ثمین

دفتر عشق(شعر)

هرجاکه بری خواهم آمد...

هرچه گویی اطاعتخواهم کرد...

دردهایت را تحمل خواهم کرد..

فقط کاش که زود تربرگردی...

نبودت را تحمل نمی کنم...

 

+نوشته شده در برچسب:رفتن عشق,تنها گذاشتن,تنهایی,داود الماسیان,ثمین,دوست دارم,,ساعتتوسط داوود الماسیان | |

ناامیدم کردی به نام عشق

رفتی بادیگری هم به نام عشق

قلبم بی تو پرازدردورنجه

قلبم روشکستی به نام عشق

ماه من از پشت ابر بیرون بیا

روی ازمن مگیری به نام عشق

از خطایم درگذر وبازگرد

ببخش این گناهم را به نام عشق

چشمت را روبه من خیره کن

تاببینی درهایی که دارم به نام عشق

خنجر به دست می آیی به سویم

می کشی آخرمرا بهنام عشق

+نوشته شده در برچسب:عشق,آغوش,خواب,ثمین,دوست دارم,به خدا,به نام عشق,,ساعتتوسط داوود الماسیان | |

واي خدا چه كيفي مي داد توي هواي خنك،  صداي بارون، بوي بارون وای
زندگی با همه بالا و پایین هاش ... لذتی داره که اگه فقط یه لحظه بتونی از دست دادنشو
تجربه کنی 

میفهمی چقدر شیرینه.. 

چی میشود بارون بودم،میپریدم رو صورت

سُر میخوردم پایین،یا که بالا،رو ابروهای کمون ترت

چی میشد بارون بودم،بی اجازه روی لبات

رنگ می کردم خودمو،احساس می کردم نفست

چی میشد بارون بودم ،یک هو میرفتم تو لباست

که با اون گرمای تنت،نفوذ میکردم به دلت

................

این چه حسیه ؟ انگار بهش معتادم  

اخه این کیه؟ که دلمو به جز اون به کسی ندادم  

واسم عجیبه انقدر وابستم 

منی که چشمامو همیشه رو همه میبستم

ای ای عاشقشم 

ای ای دیونشم

حتی یه لحظه دیگه

از اون دور نمیشم

+نوشته شده در برچسب:وای خدا,ماهی,ثمین,داود,ثمن,دوست دارم,حیران,ماتم سرا,ساعتتوسط داوود الماسیان | |

عشق آدم را به جاهای ناشناخته می برد

مثلا

به ایستگاه های متروک

به خلوت زنگ زده ی واگن ها

به شهری که

فقط آن را در خواب دیده...

وقتی عاشق شدی

ادامه ی این شعر را

تو خواهی نوشت...

+نوشته شده در برچسب:حنگ,عشق,عاشق,سرباز,تنهایی,داود,ثمین,دوست دارم,,ساعتتوسط داوود الماسیان | |

نمیگویم تاابد توبرایم دلارامی باش

فقط درکنارمن درسحرگاهی باش

زجرم مده تا ببینم روی زیبای تورا

همیشهگی نه فقط مدت کوتاهی باش

من که مدهوش ودیوانه لبهای توام

توبرلبان من بوسه نه تنها آهی باش

فقط بگذار تا ببینم روی خندان تورا

نه الآن توتا هرلحظه که خواهی باش

آرزوی من تویی،تویی درقلب من

توتا ابد برای من همچو همراهی باش

قلب من همچو حوض کاشیست

پس تودرآن همچو یک ماهی باش

حیران توتاابد من هستم وخواهم ماند

اما توهرگونه که دلخواهی باش 

+نوشته شده در برچسب:ماهی,ثمین,داود,ثمن,دوست دارم,حیران,ماتم سرا,ساعتتوسط داوود الماسیان | |

اگرخودنویس من فقط به اندازه سه کلمه جوهر داشته باشه میدونی چی مینویسم؟

... دوست دارم.


شما چی می نویسین؟

+نوشته شده در برچسب:خودنویس,حرف حساب,دوست دارم,,ساعتتوسط داوود الماسیان | |

کاش بتونم یه روزی دستاتوبگیرم

بعدشم دوتایی باهم بریم یه جای دور

یه جایی که دست هیچ کس بهمو ن نرسه

تو آغوش همدیگه یه خواب طولانی ببینیم

اما یهو یکی منوازخوب بیدار میکنه...

آغوش وخواب

+نوشته شده در برچسب:عشق,آغوش,خواب,ثمین,دوست دارم,به خدا,,ساعتتوسط داوود الماسیان | |